درسی بیاد ماندنی از دونده ای که آخر شد
حرفهای خود مونی
درباره وبلاگ


آغاز سخن یاد خدا باید کرد, خود را به امید او رها باید کرد, ای با تو شروع کارها زیباتر, آغاز سخن تو را صدا باید کرد, با نام تو می شود به صحراها زد, با نام تو می شود به دریاها زد, ما اهل گذشته ایم و امروز ولی, با نام تو می شود به فرداها زد,

پيوندها
وبلاگ رسمي ترلان پروانه
بیا تو حال کن +18
دانشجوی مکانیک
دل ودریا
اینجا سب نیست
تصویر عشق
تصویر عشق
time
languagelearning
eshgh(jast for you)
از اون حرفا
کل کل دختر پسر(بدو بیا)
وطنم
asangame
کلبه طنز
bazie eshgh
دنیای من اینه
دل نه ذهن نوشته
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حرفهای خود مونی و آدرس ali69myblog.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 296
بازدید کل : 77231
تعداد مطالب : 43
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1



نويسندگان
علی صاحبی

 
دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:درسی, بیاد, ماندنی, از ,دونده ای ,که, آخر, شد,, :: 17:44 :: نويسنده : علی صاحبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یک اراده قوی بر همه چیز حتی بر زمان غالب می آید

حالا "آیا یادتان هست که نفر اول برنده مدال طلای همان مسابقه چه کسی بود؟"

شد.

داستان "جان استفن آکواری" از آن پس در میان تمام ورزشکاران سینه به سینه نقل

به پایان برسانم.

مکزیکوسیتی نفرستاده اند که فقط مسابقه را شروع کنم، مرا فرستاده اند که آن را

نیست! و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد:مردم کشورم مرا 5000 مایل تا

نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: برای شما قابل درک

او در پاسخگویی به سوال خبرنگاری که پرسیده بود، چرا با آن وضع و در حالی که

آسیب دیده است.

داشت. فردای مسابقه مشخص شد که جان ازهمان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت

جهانیان به ارزش جدیدی توجه کنند ارزشی که احترامی تحسین برانگیز به دنبال

این مسیر را طی کند، اصالت تصمیم او و استقامتش در اجرای تصمیمش باعث شد تا

تحقیرآمیز دیگران به خاطر آخر بودن میدان را خالی کند. او تصمیم گرفته بود که

این فکر نکرد که نفر آخر است. به این فکر نکرد که برای پیشگیری از تحمل نگاه

از او درس بزرگی آموختند و آن اصالت حرکت، مستقل از نتیجه بود. او یک لحظه به

آن شب مکزیکوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حماسه جان، تا صبح نخوابید. جهانیان

ایستادن ندارد، می افتد.

اندازند او که دیگر توان

روشن کرده است انگار نه انگار که دیگر شب شده بود. مربیان حوله ای بر دوشش می

میگذرد. خبرنگاران، به سوی او هجوم میبرند نور پی در پی فلاش ها استادیوم را

استادیوم اینقدر شور و هیجان نداشت. نزدیک و نزدیکتر میشود و از خط پایان

خبرنگاران در خط پایان تجمع کرده اند وقتی نفرات اول از خط پایان گذشتند

سرعت بیشتری شروع به حرکت میکند. شدت کف زدن جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشود

را روی ساق پاهایش میگذارد، پلک هایش را فشار می دهد نفس میگیرد و دوباره با

40 یا 50 متر بیشتر تا خط پایان نمانده او نفس زنان می ایستد و خم میشود و دستش

میکند و تمام استادیوم را فرا میگیرد نمیدانید چه غوغایی برپا میشود.

استادیوم شروع به تشویق میکنند و بعد انگار از آن نقطه موجی از کف زدن حرکت

میشود، با ورود او به استادیوم جمعیت از جا برمیخیزد چند نفر در گوشه ای از

 بعد از گذشت مدتی طولانی، آخرین شرکت کننده دوی ماراتن به استادیوم نزدیک

پایان برساند؟ خورشید در مکزیکوسیتی غروب میکند و هوا رو به تاریکی میرود.

میدهد او هنوز چند کیلومتری با خط پایان فاصله دارد آیا او میتواند مسیر را به

فشرده و لنگ لنگان، اما استوار، همچنان به حرکت خود به سوی خط پایان ادامه

اینکه کم شود زیادتر میشود! جان استفن با دست های گره کرده و دندان های به هم

میدهد. خبرنگاران بخش های مختلف وارد استادیوم شده اند و جمعیت هم به جای

مسیر را ادامه

با وجود اعلام نتایج ترک نمی کند. جان هنوز مسیر مسابقه را ترک نکرده و با جدیت

خط پایان محل مسابقه را ترک کنند. جمعیت هم همان طور منتظر است و محل مسابقه را

و به راه خود ادامه میدهد. داوران طبق مقررات حق ندارند قبل از عبور نفر آخر از

را می گیرند تا از ادامه مسابقه منصرفش کنند ولی او با دست آنها را کنار می زند

آمد ولی دست بردار نبود. چند لحظه مکث کرد و دوباره راه افتاد. چند نفر دور او

زیاد بود. نفس نفس میزد احساس درد در چهره اش نمایان بود لنگ لنگان و آرام می

 20 کیلومتر تا خط پایان فاصله داشت و احتمال این که از ادامه مسیر منصرف شود

بانداژ شده بود

دونده سیاه پوست اهل تانزانیا، که ظاهرا برایش مشکلی پیش آمده، لنگ میزد و پایش

میکنند. از روی شماره پیراهن او اسم او را می یابند "جان استفن آکواری" است

آخر را میکشند. دوربین های مستقر در طول جاده تصویر او را به استادیوم مخابره

که هنوز یک دونده دیگر باقی مانده.همه سر جای خود برمیگردند و انتظار رسیدن نفر

بلند گوی استادیوم به داوران اعلام میکند که خط پایان را ترک نکنند گزارش رسیده

 

پایان را جمع آوری کنند جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترک میکنند. اما...

است. داوران و مسوولین برگزاری میروند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط

از مسیر مسابقه بیرون آمدند. به نظر میرسید که آخرین نفر هم از خط پایان رد شده

دوربین ها بارها نفراتی را نشان داد که دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و

گذشتند. در طول مسابقه

با زمان دو ساعت و ... در همین حال دوندگان دیگر از راه رسیدند و از خط پایان

شدند. اسامی و زمان های به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول

بلافاصله بعد از عبور از خط پایان چند قدم جلوتر از شدت خستگی روی زمین ولو

ای امان نمی داد و دونده های بعدی یکی یکی از خط پایان گذشتند و بعضی هاشان

پایان را پاره کرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه

تلاش میکردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره ... نوار خط

رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره ... چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها

کردند.

شدند.استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق

دوندگان، قسمت آخر جاده را طی کردند و یکی پس از دیگری وارد استادیوم

زیبا بود.هر بیننده ای دلش میخواست که این اندازه استقامت وتوان داشته باشد.

بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش میرفتند. چقدر این استقامت

آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها 42 کیلومتر و 195 متر مسافت را دویده

 کیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیکی با هم داشتند، نفس های

مسابقه به طور مستقیم در هر 5 قاره جهان پخش می شود.

المپیک ها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیک. این

ماراتن یکی از شگفت انگیز ترین مسابقات دو در جهان بود. دوی ماراتن در تمام

در سال 1968 مسابقات المپیک در شهر مکزیکوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: